اس ام اس بارون

اس ام اس - اس ام اس جدید - اس ام اس عاشقانه - اس ام اس باحال - اس ام اس فارسی

اس ام اس بارون

اس ام اس - اس ام اس جدید - اس ام اس عاشقانه - اس ام اس باحال - اس ام اس فارسی

ی تو مهتاب شبی . . . .

هیچ فکر کردین که اگر زنده یاد آقا فریدون خان مشیری میخواست اون شعرمعروف و محبوب « بی تو مهتاب شبی....» رو امروزه بگه ،چطوری میگفت؟

بی تو On line شبی باز از آن Room گذشتم
همه تن چشم شدم . دنبال ID ی تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از Case وجودم
شدم آن User دیوانه که بودم
وسط صفحه Room , Desktop یاد تو درخشید
Ding صد پنجره پیچید
شکلکی زرد بخندید
یادم آمد که شبی با هم از آن Chat بگذشتیم
Room گشودیم و در آن PM دلخواسته گشتیم
لحظه ای بی خط و پیغام نشستیم
تو و Yahoo و Ding و دنگ
همه دلداده به یک Talk بد آهنگ
Windows و Hard و Mother Board
آریا دست برآورده به Keyboard
تو همه راز جهان ریخته در طرز سلامت
من بدنبال معنای کلامت
یادم آمد که به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این Room نظر کن
Chat آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به Email ی نگران است
باش فردا که PM ات با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این Log Out , Room کن
باز گفتم حذر از Chat ندانم
ترک Chat کردن هرگز نتوانم نتوانم
روز اول که Email ام به تمنای تو پر زد
مثل Spam تو Inbox تو نشستم
تو Delet کردی ولی من نرمیدم نه گسستم
باز گفتم که تو یک Hacker و من User مستم
تا به دام تو درافتم Room ها رو گشتم و گشتم
تو مرا Hack بنمودی . نرمیدم . نگسستم
..........
Room ی از پایه فرو ریخت
Hacker ی Ignor تلخی زد و بگریخت
Hard بر مهر تو خندید
PC از عشق تو هنگید
..........
رفت در ظلمت شب آن شب و شبهای دگرهم
نگرفتی دگر از User آزرده خبر هم
نکنی دگر از آن Room گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن Room گذشتم

ایران و ایرانی . . . .

دهقان فداکار پیر شد,

چوپان دروغگو عزیز شده,

شنگول و منگول گرگ شدن,

کوکب حوصله مهمون رو نداره,

اکبر تصمیم گرفته دماغش رو عمل کنه,

روباه و کلاغ دستشون تو یه کاسه اس,

حسنک گوسفندانش رو ول کرده تو یه شرکت آبدارچی شده,

آرش کمانگیر معتاد شده,

شیرین فرهاد رو پیچونده با دوست پسرش رفته اسکی,

رستم اسبش رو فروخته یه موتور خریده با اسفندیار میرن کیف قاپی,

واقعا چه بر سر ایران و ایرانی آمده؟!

اس ام اس

فریاد من از داغ توست ...... بیهوده خاموشم مکن ...... حالا که یادت میکنم ...... دیگر فراموشم مکن ...... همرنگ دریا کن مرا ...... یکبار معنا کن مرا

 

  

ماه من پرده از آن چهره ی زیبا بر دار ،‌تا فلک لاف نیاید که چه ماهی دارد

 


عمیق ترین درد زندگی دلبستن به کسی است که بدانی هرگز به تو تعلق ندارد

 

 



کاش در کتاب زندگی سطری باشیم فراموش نشدنی, نه حاشیه ای از یاد رفتنی

  

  



زندگی سرسره است ، می کنی دل از خاک، پله پله تا اوج ، می روی تا پرواز ،‌بعد از آن بالا ، می خوری سر آرام ،‌ذره ذره تا خاک . . .

 

 

باهات نبودم ، برات که بودم
اگه چشمات نبودم ، نگات که بودم
حرفت نبودم ،‌صدات که بودم
هیچی هم که نبودم یه یادت که بودم
پس تو هم یادم کن

 



چیزی که نمی تونی با دست بلند کنی با چنگ و دندون بلند کن !



در کویر سبز عشق این سخن از من بگیر
مرگ تو مرگ من است
پس تمنا می کنم هرگز نمیر

 

 


تو پاییزی مکن صحن و سرا را،‌بیا از من بگیر این غصه ها را ،‌به گوش من نخوان آهنگ رفتن،‌پرستویت منم ، آری منم من

 

 



گفتی چو خورشید زنم سوی تو پر
چون ماه شبی میکنم از پنجره سر
اندوه که خورشید شدی تنگ غروب
افسوس که مهتاب شدی وقت سحر

 

 


آروم شی بی صدا میشم ،‌ نفس بخوای هوا میشم
ترانه شی سازت می شم ، زمین بشی خاکت می شم
بگو که میمونی پیشم ، هر چی بخوای همون میشم

 

 



اگر با گریه دریایی بسازم،‌اگر با خنده رویایی بسازم
اگر خنده شود در من فراموش،‌اگر گریه شود با من هم آغوش
تو را هرگز نخواهم کرد فراموش

 

زندگی

زندگی راه درازیست پرازوسوسه ها

بی من ازوحشت این جاده نباید بروی

*******

زندگی برگ بودن درمسیر باد نیست

امتحان ریشه هاست

****

زندگی قصه خوبی قصه مردونگی هاست

زندگی رمزعبورازشب دلتنگی رویاست

بی تو . . .

تاروپود هستی ام برباد رفت

اما نرفت

عاشقی ها از دلم

دیوانگی ها ازسرم

من وتو قصه یک کهنه کتابیم

مگه نه ؟

بی همگان بسر شود    بی توبه سر نمی شود

داغ تو دارد این دلم         جای دگرنمی شود     

عاشقانه فلسفی

کسی چون تو مرا غریب و تنها نگذاشت
 این گونه در التهاب فردا نگذاشت
سوگند نمی خورم ولی باور کن...
 کسی چون تو به خلوت دلم پا نگذاشت

 

به خاطر داشته باش تاریک ترین لحظه شب ، نزدیک ترین لحظه به طلوع خورشیده ،‌پس از تاریکی زندگیت دلگیر نشو

 

 

زندگی درک همین امروز است . ظرف دیروز پر از بودن توست . شاید این خنده که امروز دریغم کردی ، آخرین فرصت همراهی ماست.

 


به نام خدایی که هستی را با مرگ ، دوستی رابی رنگ ، زندگی را با رنگ ،‌عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ ، شاپرک را صد رنگ ...
و من را دلتنگ دوستان آفرید ...

 

 


دقایقی توی زندگیت هستکه دلت می خواد اونی رو که خیلی دوسش داری از توی رویاهات بیرون کنی و
.
.
.
توی دنیای واقعی در آغوش بگیری و بهش بگی که دوستش داری...

 

 

رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن
به اینکه من دوستت دارم حتی یه لحظه شک نکن...

 

زبونی که حرف های قشنگ نزنه به درد بستنی قیفی می خوره .!!!

  



فقط یک دسته از انسان ها هستند که از مشکلات روزمره زندگی دورند...
و اونها کسی نیستن چز اونایی که توی قبرشون خوابیدن

 

 

وقتی اشکهایم بر روی زمین ریخت تو هرگز ندیدی که چگونه می گریم . تو دلم را با بی کسی تنها گذاشتی و چشمانم را به انتظار نگاهت گریان گذاشتی

خنده دار است بخند . . . .

به چه می خندی تو؟به مفهوم غم انگیز جدایی؟ به چه چیز ؟

به شکست دل من یا به پیروزی خویش ؟ به چه می خندی تو؟

به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟یا به افسونگری چشمانت

که مرا سوخت و خاکستر کرد؟به چه می خندی تو؟به دل ساده من

 می خندی که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست؟خنده دار است بخند.

ارزوی دل

تنها آرزوی بجا مانده دردلم سوگند به عشقت

وکلام ساده توست

که تنها تکیه گاه محکم شانه های تنهایم باشد

        *********************************************

مرامران زخود که قسم می خورم هنوز

جزبادوچشم مست توعهدی نبسته ام

***********************************

گرباغم دوریت نسازم چه کنم ؟

بایاد توگرعشق نبازم چه کنم؟

چون درنظرم تویی فقط مایه ناز

گرمن به توای دوست ننازم چه کنم؟

***************************

ذغال قلیونتم رفیق

می سوزم تابسازمت

*******************************

اگرقلبی دریک لحظه درصدسال

یادمن کند بیشک دل من

درتمام لحظه های عمر

به یادش می تپد پرشور

*****************